رمان راهی به قلبم بیاب

نوشته:فاطمه صابری

خلاصه رمان:

نجواها لحظه ای اورا ترک نمی کردند و وادارش کردند در کرمان بماند اما چرا؟! مهتاب برای پایان نامه رشته روانشناسی احتیاج به سوژه ای خاص داشت.... چون همیشه اول بود و دیگران جز این انتظاری نداشتن! نرگس (دوستش) با مرگش در زلزله ی بم اورا به کرمان کشیده بود تا ماموریتش را انجام دهد..... مهتاب مستاصل بین سه مرد که هرکدام اورا به شیوه ی خاص خودشان دوست داشتن گرفتار شده بود.... ولی هیچکدام راه یافتن به قلب اورا نیاموخته بودند.....! امیرِ ساده دل با ازدواجش با خواهرش مهدیه قلبش را شکست! کامرانِ خودخواه برای تلافی ترک او با دخترعمویش لیلا نامزد کرد و بابک برادر بهترین دوستش با پنج سال اختلاف سن کمتر عاشق او شده بود! حال که برگشته بود کامران سعی در جلب توجه او داشت..... و او محتاج کمکهایش تا بتواند به دیگران کمک کند! او باید ستاره ی خاموش پیرزن بمی میشد....... درحالیکه مهتابی درخشان بود...... نمی دانست چرا حالا کامران قلبش را لرزانده.. پس لیلا چه می شد؟!

برای دانلود کلیک کنید(Jar)